در این قسمت تعدادی از اشعار و پیامک های ولایتی را قرار دادیم تا شما از آن استفاده کنید

آنان که به ظاهر غم مردم دارند
هم نوکر و هم ريزه خور اغيارند
تير همه شان خورده به سنگ چون امت
با رهبري خامنه اي بيدارند
 
ارثيه زهراست که سنگر باشيم
تا دادن جان مطيع رهبر باشيم
راهيست پراز فتنه و آشوب و دغل
بايد که کتاب عشق ازبر باشيم
 
از عشق تو رهبرا نمردن ظلم است
در گوشه ي خانه جان سپردن ظلم است
من مقـــلد فاطمه ي زهرايم
در راه تو يک سيلي نخوردن ظلم است

 
هرکه بي ولي باشد،عاقبت سيه بخت است
پيمودن راه حق،بي امر ولي سخت است
انقلابمان هرگز، منحرف نخواهد شد
تا سيدعلي باشد، ما خيالمان تخت است
 
راه تو سعادت بخش، راه دشمنت بيراه
من نباشم آقاجان، درد و دل کني با چاه
اي خامنه اي مولا، حق مادرت زهرا
چشم دشمنانت کور، دست دشمنت کوتاه
 
برخون حسين شاه شهيدان صلوات
بر روح امام و جمع ياران صلوات
همراه امام و شهدا مي گوييم
بر خامنه اي پير خراسان صلوات

 
يارب به علي و ميثم تمارش
يارب به حسين و تشنه لب،انصارش
هر کس که بد سيدعلي مي خواهد
اين سال جديد، از زمين بردارش
 
غم مخور جوانيم و،لشـگر توييم آقا
تو علي و آقايي ، قنبر توييم آقا
اي رهبر فرزانه،«سيد علي»اي مولا
در جبهه جنگ نرم، افسر توييم آقا
 
آخرش خدايي محشر مي کنم
اقتدا به نام حيدر مي کنم
تموم هستي من جون منه
که اونم هـديه به رهبر مي کنم
هرکي ايراد بگيره به عشق من
از لجش عشقمو بيشتر مي کنم
عشق«آقا»شده بمب دست من
با همين دشمنو پرپر مي کنم
آرزو برا جوونا عيب نيست
پس منم خودم رو باور مي کنم
نيمه شبها توي رويا خودمو
خادم خونه ي دلبر مي کنم
تا که«آقا»پابزاره رو چشام
پادري چشمامو تر مي کنم
مس ناخالص قلبم رو يه روز
با نخ چفيه اش زر مي کنم
هرکي هرچي ميگه باشه،ولي من
با دم «سيدعلي»سر مي کنم
گفته بودم اولش بازم مي گم
جونمو فداي رهـبر مي کنم
 
صد شکر که دستان ولي بر سر ماست
دستان اباالفضل علي ياور ماست
ما فاتح فتنه هاي دورانيم چون
سيد علي خامنه اي رهبر ماست
 
کنون که سايه عشق تو را به سر داريم
قسم به حضرت حيدر که ما پدر داريم
تو رهبر دل مايي بدون تو پوچيم
بدا که دست خود از دامن تو بر داريم
 
من قلب سياه ظالمان مي شکنم
دست طمع معاندان مي شکنم
گر خامنه اي حکم جهادم بدهد
کاخ ستم کل جهان مي شکنم
 
آن پير که از سوي کم روزنه اي
انقلابي ساخت، چون آينه اي
بعد چندي رفت و اين تازه نهال
شد تنومند با، يد خامنه اي
 
ما هستي خويش به ولي مي بازيم
عشقي که به عشق ازلي مي بازيم
اين بار  امانت که خدا داد به ما
جاني است که بر سيدعلي مي بازيم
 
جان خود در ره اولاد علي مي بازيم
همچو مالک به عدوّان ِعلي مي تازيم
اي که گويي که خلايق ز ِولي خسته شدند
کوري چشم تو  بر سيّدعلي مي نازيم
 
ما همه عمّار توايـم
ميثم تمّار توايـم
غُصّه نخور سيّدعلي
ما همگي يار توايـم
 
کابوس ِ يک منافق ِ ملعون ِ ضدّ ِ ولي
خواب ِ بسيجيان خامنه اي ست دور ِ سيّدعلي
 
هر دشمني که به تو چپ نگاه کند خار ميکنم
پوزش به خاک کشم، زندگي اش تار و مار ميکنم
سيّدعلي مخور غم يار، ببين از براي تو
عمّارم و به منصب خود افتخار ميکنم
 
آهن آب ديده را زنگ عوض نمي کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمي کند
به دشمن علي بگو به کوري دو چشمتان
پيرو خط رهبري رنگ عوض نمي کند
 
ما همان نسل جوانيم که ثابت کرديم
در ره عشق جگردار تر از هر مرديم
هر زمان بوي خميني به سر افتد ما را
دور سيد علي خامنه اي ميگرديم 
 
در کشور عشق مقتدا خامنه ايست
فرماندهي کل قوا خامنه ايست
ديروز اگر عزيز مصر يوسف بود
امروز عزيز دل ما خامنه ايست
 
ما سالک راهيم، ره سرخ حسين
از نسل دلاوران بدريم و حنين
پوشيده کفن، جمله به صف استاده
تا سيد علي قيام کند همچو حسين
 
کربلا يعني که يار رهبريم
از حسين عصر خود فرمان بريم
بيعت ما دوستان عين ولاست
زاده زهرا علي روح خداست
عده اي از همرهان جاهل شدند
در حمايت از علي کاهل شدند
مکر داخل کفر خارج را ببين
رونق کار خوارج را ببين
هم چو مهدي ما ولي داريم و بس
شيعيانم سيد علي داريم و بس
  

اگر فرمان دهد رهبر، بتازيم
اگر او خواهد از ما سر، ببازيم
وگر صبر و قرار از ما بخواهد 
بشينيم و بسوزيم و بسازيم
 
اگر به مصر دل من سفر کني اي يار
وگر زپادشه دل طلب کني ديدار
چو نيک بنگري آنجا عزيز را بيني  
که سيدي زخراسان علي ست نام و تبار
 
امروز صفاي دل ما خامنه ايست
جز عشق ولا، دواي اين جامعه نيست
در ورطه دشمنان دوصد دوست کم است
امروز دو صد دشمن و يک خامنه ايست
 
عاشق روي تو ام دست بدار از دل من  
به خدا جز رخ تو حل نکند مشکل من
 
بر جلوه خورشيد خراسان صلوات
بر خامنه اي رهبر ايران صلوات
بر دشمن انقلاب و قرآن نفرين
بر روح خميني و شهيدان صلوات
 
من عاشـق آن رهبــر نورا نــي خـويشم
آن دلبــر وارستــ? عـرفـانـي خــويشم
عمـري است غميـنم ز پريشانـي آن يار
هـر چنـد که محزون ز پريشاني خويشم
در دام بـلايت شـده ام سخـت گرفتـار
امـواج بـلاي دل طوفــانــي خـويشم
چون نقـش نگـارين تو بر ديـده در افتــد
گمگشتــ? اين ديـد? بـارانــي خـويشم
زان لحظه که مجنون شدم از زلف سياهت
در کوهم و در دشـت و بيـابـاني خـويشم
از شـوق وصال تو چه ويرانـه شد اين دل
چندي است که شاد ازدل ويـراني خويشم
يک لحظه پشيمان نشدم از غم آن دوست
عمري است که مشغول نگهبـاني خـويشم
دل کنـده ام از عـالـم دنيــايـي و ليکـن
دلـبستــ? آن يـار خـراسـانــي خـويشم
تـوفيـق زيـارت بـه جمـالـش نـدهنــدم
اين غــم به که گويم غم پنهانـي خـويشم
زان روز که در بنـد نگـاه تـو اسيـرم
افسـرد? ديـدارم و زنـدانــي خـويشم
سرباز و نگهبـانـم و هم حامـي جـان از
جـمهـوري اسـلامـي ايـرانــي خـويشـم
من گـرچـه در ايـن دايـره شاعـر نيم امـا
تضميـن گـر شعريش به نـادانـي خويشم
 
اي دو چشمانت چراغ شام يلداي همه
آفتاب صورتت خورشيد فرداي همه
اي دل دريايي‌ات کشتي نشينان را اميد
وي نگاه روشنت فانوس درياي همه
اي بيان دلنشينت بارش باران نور
وي کلام آتشينت آتش ناي همه
خنده‌هاي گاه‌گاهت خنده خورشيد صبح
شعله لرزان آهت شمع شبهاي همه
قامتت نخل بلند گلشن آزادگي
سرو سرسبزي سزاوار تماشاي همه
گر کسي از من نشاني از تو جويد،گويمش
خانه‌اي در کوچه باغ دل، پذيراي همه
لاله زار عشق يکدم بي گل رويت مباد
اي گل رويت بهار عالم آراي همه

در حافظ ايران زمين مردانه ايم
ماياور اين رهبر فرزانه ايم
با بيرق مولايمان تا پاي جان
اندر صف پيکار با بيگانه ايم

شکر لله شيعه اي نامي شديم
اهل جمهوري اسلامي شديم
از خميني درس عشق آموختيم
در تنور جنگ و جبهه سوختيم
بيعتـي کـرديم بـا سيـد علي
راه حـق در قول و فعلش منـجلي

گر کرب و بلا نبوده ايم ، حال هستيم
گر شام بلا نبوده ايم ، حال هستيم
اي مردم عالم همگي گوش کنيـد
تا آخر خون مطيع رهبر هستيم

حقا که تو از سلاله ي فاطمه اي
با خنده ي خود به درد ما خاتمه اي
زيبا تر از اين نام نديدم به جهان
سيد علي الحسيني الخامنه اي

با خامنه اي کسي نگردد گمراه
او در شب فتنه ميدرخشد چون ماه
در هر نفسم براي او ميخوانم
لا حول و لا قوة الي بالله

ديديد هنوز عشق لشگر دارد
ديديد که اين قافله رهبر دارد
اي مانده ي نهرواني عهد شکن
اين ملک علي، مالک اشتر دارد

شهري به آتش ميکشم گر تو لبت را تر کني
من چون گلي در دست تو کاش مرا پرپر کني
بر رشته هاي معجر زهرا قسم سيد علي
خنجر به حنجر ميزنم گر تو هواي سر کني

طعنه و خنده به اشعار و شعارم بزنيد
تير غم بر دل ديوانه و زارم بزنيد
در حمايت ز امامم علي خامنه اي
مي شوم ميثم تمار به دارم بزنيد

عشق يعني يک خميني سادگي
عشق يعني با علي دلدادگي
عشق يعني لا فتي الا علي
عشق يعني رهبرم سيد علي

تصوير خدا عکس گل آمنه است
بر کوه دلم نام علي قايمه است
احمد بودش يار و علي ياور او
هر کس که محب علي خامنه است

گفتند که عاشقي و ديوانه نه اي
در باغ خيال خم ابروي که اي
گفتند بگو به قصد قربت گفتم
سيد علي الحسيني الخامنه اي

هرگز به غير جانان ما جان نمي فروشيم
جان مي دهيم اما جانان نمي فروشيم
دشمن اگر ببخشد کاخ سفيد خود را
يک تار موي رهبــر بر آن نمي فروشيم

جسم تو کامل است، ناقص نيست
مي‌دهد عطر يک بغل گل ياس
دستت اما حکايتي دارد...
رَحِمَ اللهُ عَمِي العباس!

جان ايران! چه شد که جانت را
جان ناقابلي گمان کردي؟!
آبروي همه مسلمانان
اشک ما را چرا درآوردي؟!

آهن آبدیده را،رنگ عوض نمی کند

چهره ی انقلاب راجنگ عوض نمی کند

به خیل دشمنان بگو به کوری دوچشمتان

مطیع امررهبری،رنگ عوض نمیکند

هرکه بی ولی باشد عاقبت سیه بخت است

پیمودن راه حق بی ولی سخت است

انقلاب ما ن هرگز منحرف نخواهد شد

تاسیدعلی باشد ماخیالمان تخت است

کاش میثم تمار برای امام خامنه ای باشیم

حقا که توازسلاله ی فاطمه ای

باخنده ی خود به درد ما خاتمه ای

زیباترازاین نام ندیدم به جهان

سیدعلی الحسینی الخامنه ای

درکشور عشق مقتدا خامنه ایست

فرماندهی کل قوا خامنه ایست

دیروز اگر عزیزمصریوسف بود

امروز عزیزدل ما خامنه ایست

روانی راست رو دارد بسیجی

دلی هل من شنوداردبسیجی

کشدکی پای ازدانشگه عشق

که آنجاسرگرو داردبسیجی

ماهمان نسل جوانیم که ثابت کردیم

درره عشق جگردارترازصدمردیم

هرزمان شورحسینی به سرافتد مارا

دورسیدعلی خامنه ای می گردیم

اگرحنجره های سابقون خاموش است

خون جگربسیجیان درجوش است

تا هست بسیج وحضرت خامنه ای

ای پیرجماران علمت بردوش است

ما مرد نبرد ونعره تکبیریم

درراه تو ای خامنه ای می میریم

گرحکم کنی برای حفظ اسلام

هررای به هر که داده پس می گیریم

اگرفرمانم دهد رهبربتازیم

اگراوخواهدازما سرببازیم

واگرصبروقرارراازمابخواهد

نشینیم وبسوزیم وبسازیم

چراغ راه ما جز علی نیست

کسی رهبربه جزءسیدعلی نیست

خنده وطعنه به اشعارم بزنید

تیرغم بردل دیوانه وزارم بزنید

درحمایت زامامم علی خامنه ای

می شوم میثم تماربه دارم بزنید

گرچه من سربازهیچ وساده ام

سرخوشم مهدی بودفرذمانده ام

گرچه شدفرمانده ام غایب ولی

دلخوشم به نایبش سیدعلی

هرکس زولایت دور شود

همسایه دشمن است منفور شود

صدشکر که دستان ولی برسرماست

دستان ابوالفضل علی یاورماست

مافاتح فتنه های دورانیم چون

سیدعلی خامنه ای رهبرماست